کتاب «جستارهای تصویری در روانشناسی» تألیف محمدرضا جلالی و نیما ورامینی است. در معرفی این کتاب آمده است: «شناخت زمینههای علّی و محرکهای رفتاری، اثرمندیهای انسانی ما را در زندگی و مناسبات اجتماعی افزایش میدهد. روانشناسی با تمرکز موضوعی بر موجبیّتهای بیرونی و درونی رفتار آدمی، گسترهی عمیقی از این شناختها بهدست میدهد.
در این کتاب وجوه متعدد و مؤثری از وارسیهای روانشناختی فرام آمده است. این که سازوکار یادگیری و تصمیمگیری و حل مسأله و مهارت اجتماعی چیست؛ متعینهای شخصیتی در خلق و خوهای درونگرایان و برونگرایان کدامند؛ بحرانهای تحولی و تربیتی در چه مقاطع و مواضعی واقعند؛ سبک و سیاق خلاقانه و هوشمندانه در رویاروییهای هیجانی و اجتماعی چگونه است، و کارآمدی و بسندگی در روابط میان فردی چگونه ثمراتی دربر دارد؛ همینطور بازدارندههای غیراجتماعی و ضداجتماعیچه مصادیقی چه مصادیقی را در برمیگیرند؛ پویشهای دفاعی و ناخودآگاهانهی سازمان روانی در چه بافت تعاملی و با چه سازوکار چرخشی و تبدیل عمل میکنند؛ امنیت روانی و ایمنیجویی در بنیان انگیزههای روانی و اجتماعی در چه اشکالی تعقیب میشود؛ استقلال و تسلط رفتاری و تفرّد و تشخّص شخصیتی در چه روندهای دیالکتیکیِ تکوینی از پایههای چسبندگی و وابستگی پدید میایند و از چه ساختارهایی تبعیّت میکنند؛ همخوانی و تناسب شخصیت جرأتورز با هویت مستقل و پیشرفته و ابزارگر، شخصیت انفعالی با هویت زودرس و مقلد و اجتنابی، و شخصیت پرخاشگر با هویت آشفته و سردرگم و درگیر از نظر کمی و کیفی به چه میزانی است؛ و سرانجام نوجوانان در بحرانهای خودیابی و تعیّنبخشی خود با چه دشواریهایی در اجتماعیشدن و هنجارپذیری مواجهاند.
این مصادیق مختصر از آن گسترهی متنوع موضوعی روانشناسی انتخاب شده و در مجال محدودی از صفحات پردازش شده و ارائه گردیده است، بلکه وقوفی نسبی بر فرایندهای روانی فراهم آورد و ما را در تعادلجویی و تأمین بهداشت روانی مساعدت نماید.ش»
گزیدهای از کتاب
«در ارتباطهای میان فردی، بسیاری از افراد موفق عمل میکنند و خواستهها و رجحانهای خود را بیان میدارند؛ و بسیاری ناموفق عمل میکنند و در بیان خواستهها و رجحانهای خود، درمیمانند. گروه اول افرادی واجد رفتار جرأتورزانه و گروه دوم افرادی غیرجرأتورز محسوب میشوند. با این وصف و تدریجاً در اثر پژوهشهای روانشناختی و توسعهی نظریهها، گروه دیگری از افراد که دچار رفتار غیرجرأتورزانه به حساب میآمدند و در عین حال از گروه غیرجرأتورز فوقالذکر –افراد منفعل- متمایز میشدند شناسایی شده و در این تقسیمبندیها وارد گردیدند.
به نظر میرسید افراد در تعاملهای اجتماعی و روابط میانشخصیِ با دیگران اکر به توازن رفتار کنند، یعنی خواستههای خود را با درنظرگرفتن خواستههای دیگران، محقق سازند، افرادی متعادل و جرأتورزند؛ و اگر خواستههای خود را تحتالشعاع خواستههای دیگران قرار داده و آن رجحانها را مغفول گذارند، افرادی غیرمتعادل و غیرجرأتورز منفعلند؛ و اگر با تمرکز روی خواستهی به حق و ناحق خود، خواستههای دیگران را نادیده انگارند و پایمال سازند، افرادی نامتعادل و غیرجرأتورز پرخاشگرند؛ درواقع افراد منفعل دچار بازداری بیش از حدّ رفتاریاند و از این بابت خود را دچار رنج و تعارض میسازند، و افراد پرخاشگر دچار ابراز بیش از حدّ رفتاریاند و از این جهت دیگران را دچار رنج و تعارض میسازند.»
کتاب «جستارهای تصویری در روانشناسی» در انتشارات فرهنگسرای میردشتی به چاپ رسیده و در اختیار علاقمندان به روانشناسی قرار گرفته است.