ایده‌ی جمهوری

نویسنده:‌ مائویتزیو ویورولی و نوربرتو بوبیو

مترجم: عرفان آقایی

ناشر: کتابسرای میردشتی

نوبت چاپ: چاپ اول- 1402

تعداد صفحه: 136 صفحه

خصوصیات ظاهری: قطع پالتویی | جلد شومیز | کاغذ تحریر

شابک: 9786225820623

کد محصول 63527 دسته‌بندی برچسب
این کتاب را با دیگران به اشتراک بگذارید

کتاب «ایده‌ی جهموری» (مجموعه‌ی شکل ـ زندگی) تألیف مائوریتزیو ویرولی و نوربرتو بوبیو و با ترجمه عرفان آقایی چاپ شده است. این کتاب نخستین جلد از مجموعه کتاب‌های مجموعه‌ی شکل ـ زندگی محسوب می‌شود و نویسنده در مقدمه‌ی خود نوشته است:

«امروز از جمهوری چه مانده است و از میراث از کف‌رفته‌اش چه چیز ارزش احیا دارد؟ چقدر آرمان و چقدر واقعیت؟ به چه باید امید و از چه باید بیم داشت؟ امید به تحقق آرمان‌های جمهوری و بیم از تجد شبح فاشیسم که از گوشه و کنار جهان سرک می‌کشد؟
دو اندیشمند مطرح علوم سیاسی، در گفت‌وگویی روشن و سرزنده، وضع امروز سیاست جهان را به محک میراث اندیشه‌ی سیاسی و تجربه حکومت‌های به بحث می‌گذارند.»

گزیده‌ای از کتاب

ویرولی: برخی نظریه‌پردازان سیاسی معتقدند سنتی جمهوری‌خواهانه در اندیشه‌ی سیاسی وجود دارد که متمایز از سنت‌های لیبرالی و دموکراتیک است. به چشم چنین پژوهشگرانی، که من نیز یکی از آنانی‌ام، وجه مشخصه‌ی نظریه سیاسی جمهوری‌خواهانه در درجه‌ی اول اصل آزادی سیاسی است. در لیبرالیسم، آزادی را غیاب مداخله می‌دانند و در دموکراسی، آزادی را در «قدرت تحمیل قواعد بر خود و عدم تبعیت از هر قاعده‌ای جز آنچه از جانب خودمان تحمیل می‌شود» می‌دانند (این عین گفته‌ی شماست)، ولی در جمهوری‌خواهی، آزادی حقیقی را عدم هرگونه وابستگی به میل خودکامانه‌ی شخصی واحد یا گروهی از انسان‌ها می‌دانند. مثال بدیهی‌اش برده‌ای است که شاید تحت هیچ ستم و مداخله‌ای نباشد، اما کماکان آزاد نیست، چون وابسته به میل خودکامه‌ی شخص دیگری است. آیا معتقدید می‌توان از نظریه‌ی جمهوری‌خواهانه و سنت‌های سیاسی جمهوری‌خواهانه‌ای سخن گفت که از سنت‌ها و نظریات لیبرالی و دموکراتیک متمایز باشد؟

بوبیو: من در تجاربم در پژوهش اندیشه‌ی سیاسی هرگز به جمهوری‌خواهی یا جمهوری برنخورده‌ام. درباره‌ی نظریه‌پردازان جمهوری‌خواهی که بر شما تاثیر گذاشته‌اند تقریباً هیچ نمی‌دانم. مثلا چند واقعیت ساده را در نٰظر بگیرید: نه در نمایه‌ی مفصلی که اخیرا در انتهای مجموعه‌ی هفتصد‌ صفحه‌ای آثارم منتشر شد و نه در خلاصه‌ی آن، مدخلی تحت عنوان «جمهوری‌خواهی» وجود ندارد. متاسفانه باید بگویم در کمال تعجب حتی مدخل «جمهوری» هم وجود ندارد. چند سال پیش، در مقاله‌ای به نام «حاکمیت قانون یا حاکمیت انسان‌ها؟» به تاریخچه این پرسش پرداختم. بحث را با طرح تفاوت میان ارسطو که نماینده‌ی گروه اول است و افلاطون که نماینده‌ی گروه دوم است آغاز کردم و بعد مختصراً به دسته‌بندی‌های مختلف اَشکال شناخته‌شده‌ی حاکمیت انسان‌ها پرداختم. هیچ کجا اثری از «جمهوری» نیست.

کتاب «لاوکرفت: علیه جهان، علیه زندگی»» در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقه‌‌مندان علوم سیاسی به قرار گرفته است.

می‌خواهید این کتاب را بخوانید؟

مشاهده و دانلود بخشی از کتاب

ایده ی جمهوری
آواتار موبایل
Main Menu x