نویسنده: لیزا جین اسمیت
مترجم: مریم رفیعی
ناشر: کتابسرای میردشتی
نوبت چاپ: چاپ اول – ۱۳۹۹
تعداد صفحه: 265 صفحه
خصوصیات ظاهری: قطع رقعی | جلد شومیز | کاغذ تحریر
شابک: 9786227562200
رمان «گودال سیاه» از سهگانههای (بازیهای ممنوعه) تألیف لیزا جین اسمیت است که با ترجمهی مریم رفیعی به چاپ رسیده. در معرفی کتاب آمده است: «جنی و دوستانش با عواقب حوادثی که در جلد نخست این مجموعه (خانه کاغذی) اتفاق افتاد روبهرو شدهاند. کسی حرفهای آنها را دربارهی مرگ دوستشان باور ندارد و هنوز نتوانستهاند «خانهی کاغذی» را پیدا کنند. به تدریج اتفاقاتی رخ میدهد که باعث میشود جنی و دوستانش به عقل خود شک کنند، ولی وقتی جنی برای اولین بار پس از نابودکردن خانهی کاغذی با جولین روبهرو می شود، میفهمد که این بازی مرگبار هنوز به پایان نرسیده است… و او باید راهی برای جلوگیری از ناپدیدشدن تکتک دوستانش پیدا کند…»
«لذت واقعی، در شکار طعمه نبود؛ در کشتنش بود. این همان چیزی بود که گوردی ویلسون را در صبحگاه یک روز بهاری در ماه مه به دامنهی کوههای سنتا آنا کشانده بود؛ به همین دلیل بود که با وجود این که مطمئن نبود جعل امضای مادرش روی برگهی غیبت از کلاس لو نرود، سر کلاس حاضر نشده بود. چیزی که او را به این جا کشانده بود، تپههای پوشیده از گلهای وحشی، ترمسهای آبیرنگ و مریمگلیهای بنفش معطر آنجا نبود؛ صدای ناگهانی برخورد گلوله با بدن طعمه بود.
کشتن.
گوردی طعمههای بزرگ را ترجیح میداد، اما خرگوش هم همیشه زیاد بود؛ البته اگر میدانستی چطور از دست جنگلبانها قسر دربروی. او تابه حال گیر نیفتاده بود.
همیشه از کشتن لذت می برد؛ در هفت سالگی با تفنگ شکاریاش سینه سرخ و سار شکار میکرد؛ در نه سالگی با تفنگ ساچمهای اش سنجاب شکار میکرد؛ در دوازده سالگی پدرش او را با خود برای یک شکار واقعی برد و با یک وینچستر قدیمی کالیبر ۲۶۳ آهوی کوهی شکار کردند.
این خاطره برایش خیلی خاص بود؛ در واقع هر شکاری برایش خاص بود. به قول پدرش «شکار خوب تمومی نداره».»
کتاب «گودال سیاه» در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقهمندان به رمان و داستانهای خارجی قرار گرفته است.
آدرس : خیابان انقلاب، خیابان فخررازی، بعد از تقاطع لبافینژاد، پلاک ۱۱ طبقه اول، واحد 1 | ایمیل: mirdashtipub1@gmail.com | تلفن: 2-66490660-021 شماره داخلی 104