نویسنده: مائویتزیو ویورولی و نوربرتو بوبیو
مترجم: عرفان آقایی
ناشر: کتابسرای میردشتی
نوبت چاپ: چاپ اول- 1402
تعداد صفحه: 136 صفحه
خصوصیات ظاهری: قطع پالتویی | جلد شومیز | کاغذ تحریر
شابک: 9786225820623
کتاب «ایدهی جهموری» (مجموعهی شکل ـ زندگی) تألیف مائوریتزیو ویرولی و نوربرتو بوبیو و با ترجمه عرفان آقایی چاپ شده است. این کتاب نخستین جلد از مجموعه کتابهای مجموعهی شکل ـ زندگی محسوب میشود و حاصل گفتوگویی شفاف میان دو اندیشمند سیاسی معاصر برجسته است. در این کتاب، بوبیو و ویرولی طی گفتوگویی روشن و سرزنده بسیاری از مسائل روز را در پرتو تاریخ واندیشهی سیاسی به بحث میگذراند و با ارجاعات بسیار به فیلسوفها و اندیشمندان مهمی همچون ماکیاولی، هابز، لاک، کانت، روسو، پتیت و اسکینر ایدهی جمهوری و بسیاری از مقولات سیاسی و اخلاقی جهانشمول را واکاوی میکنند. سیر این گفتوگو به آرامی میان ایدههای تاریخ اندیشهی سیاسی، نظریهی سیاسی و مسائل روزِ سیاست جهان و اروپا نوسان میکند و حیات سیاسی نوینی را در جسم کهنهی آکادمی متصور میشود.
دربارهی نویسنده
مائوریتزیو ویرولی استاد سیاست دانشگاه پرینستون، استاد حکومت دانشگاه تگزاس و استاد ارتباطات سیاسی دانشگاه لوگانوی سوییس است. او در دورهی ریاست جمهوری کارلو آدزلیو چیامپی، مقام مشاور فرهنگی ریاست جمهوری را داشت. حوزههای پژوهشی اصلی وی عبارت است از نظریهی سیاسی، تاریخ اندیشهی سیاسی، جمهوریخواهی کلاسیک، نوجمهوریخواهی، رابطهی میان دین و سیاست، وطنپرستی، مشروطهخواهی، ارتباطات سیاسی و آموزش مدنی. از میان آثار مطرح ایشان میتوان به کتابهای «روسو و جامعهی نیکسامان»، «در دفاع از عشق به میهن: جستاری در باب وطنپرستی و ناسیونالیسم»، «جمهوریخواهی»، «نجات شهریار» و «ایدهی جمهوری» اشاره کرد.
نوربرتو بوبیو (درگذشتهی ۹ ژانویه ۲۰۰۴) از فیگورهای برجستهی سنت سوسیالیسم لیبرالِ متاثر از کارلو روسلی و پیرو گوبتی بود. بوبیو در دوران فاشیسم به حزب آتزیونه، که در آن زمان غیرقانونی بود، پیوست و بدین خاطر سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ را در زندان گذراند. حوزههای اصلی پژوهش او را میتوان فلسفهی حقوق و تاریخ اندیشهی سیاسی دانست. از میان آثار برجستهی بوبیو میتوان به «عصر حقوق»، «دموکراسی و دیکتاتوری: سرشت و محدودیتهای قدرت دولت»، «آیندهی دموکراسی»، «جستارهای هگلی»، «کدام سوسیالیسم؟ مارکسیسم، سوسیالیسم و دموکراسی»، «قانون و دولت در اندیشهی کانت» و «از هابز تا مارکس» نام برد.
گزیدهای از کتاب
ویرولی: برخی نظریهپردازان سیاسی معتقدند سنتی جمهوریخواهانه در اندیشهی سیاسی وجود دارد که متمایز از سنتهای لیبرالی و دموکراتیک است. به چشم چنین پژوهشگرانی، که من نیز یکی از آنانیام، وجه مشخصهی نظریه سیاسی جمهوریخواهانه در درجهی اول اصل آزادی سیاسی است. در لیبرالیسم، آزادی را غیاب مداخله میدانند و در دموکراسی، آزادی را در «قدرت تحمیل قواعد بر خود و عدم تبعیت از هر قاعدهای جز آنچه از جانب خودمان تحمیل میشود» میدانند (این عین گفتهی شماست)، ولی در جمهوریخواهی، آزادی حقیقی را عدم هرگونه وابستگی به میل خودکامانهی شخصی واحد یا گروهی از انسانها میدانند. مثال بدیهیاش بردهای است که شاید تحت هیچ ستم و مداخلهای نباشد، اما کماکان آزاد نیست، چون وابسته به میل خودکامهی شخص دیگری است. آیا معتقدید میتوان از نظریهی جمهوریخواهانه و سنتهای سیاسی جمهوریخواهانهای سخن گفت که از سنتها و نظریات لیبرالی و دموکراتیک متمایز باشد؟
بوبیو: من در تجاربم در پژوهش اندیشهی سیاسی هرگز به جمهوریخواهی یا جمهوری برنخوردهام. دربارهی نظریهپردازان جمهوریخواهی که بر شما تاثیر گذاشتهاند تقریباً هیچ نمیدانم. مثلا چند واقعیت ساده را در نٰظر بگیرید: نه در نمایهی مفصلی که اخیرا در انتهای مجموعهی هفتصد صفحهای آثارم منتشر شد و نه در خلاصهی آن، مدخلی تحت عنوان «جمهوریخواهی» وجود ندارد. متاسفانه باید بگویم در کمال تعجب حتی مدخل «جمهوری» هم وجود ندارد. چند سال پیش، در مقالهای به نام «حاکمیت قانون یا حاکمیت انسانها؟» به تاریخچه این پرسش پرداختم. بحث را با طرح تفاوت میان ارسطو که نمایندهی گروه اول است و افلاطون که نمایندهی گروه دوم است آغاز کردم و بعد مختصراً به دستهبندیهای مختلف اَشکال شناختهشدهی حاکمیت انسانها پرداختم. هیچ کجا اثری از «جمهوری» نیست.
کتاب «ایده ی جمهوری» در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقهمندان علوم سیاسی به قرار گرفته است.