نویسنده: فرنسواز دستور
مترجم: رضا احمدیوند
ناشر: کتابسرای میردشتی
نوبت چاپ: چاپ اول- 1402
تعداد صفحه: 84 صفحه
خصوصیات ظاهری: قطع رقعی | جلد شومیز | کاغذ بالک
شابک: 9786227546408
کتاب «مواجهه با مرگ» مقدمهای بر فلسفه تألیف فرانسواز دستور است و با ترجمه رضا احمدیوند چاپ شده است. گزیدهای از کتاب را میخوانیم:
فلسفه، از افلاطون تا شوپنهاور، نیچه و هایدگر، محصول تلاش برای فکر کردن به مرگ است. پرسش «مرگ» با همهی پرسشها فرق دارد. ولی به همهی پرسشها، عشق، نفرت، جنگ، جامعه، سیاست، گره خورده است. چرا باید کتابی دربارهی مرگ بخوانیم؟ اصلاً چرا بادی به مرگ فکر کنیم؟ شاید بگوییم فکر کردن به مرگ، فکری «سالم» نیست. ناخوش است. شاید بهتر باشد به روی خودمان نیاوریم. ولی تا کجا؟ اگر عاشق شدیم چه؟ وقتی عاشق میشویم دیواری که دور زندگی تکوتنهای خودمان کشیدهایم فرو میریزد و ناگهان زندگی شخصی دیگر برایمان مهم میشود. مدام دلواپسایم که آن مخلوق اعجابآور در معرض آسیب است. شاید مهدکودک و دبستان و دبیرستان را بدون نگران مرگ نبادش. باید دور عشق و دوستی را خط بکشد. پس باز میمانیم و مرگ. دستکم تهدید مرگ.
گزیدهای از کتاب
چگونه باید با مرگ مواجه شد؟ پرسشی که گویی در برخی مواقع حساس، مثال در هنگام خطر، با سماجت بیشتری خود را به رخ میکشد. ولی در واقع همواره به قوت خود باقیست و در آشکار و نهان، همراه ما. انسان حیوان عجیبی است که میداند روزی باید بمیرد. بیتردید، احساس بنیادین آسیبپذیری در همۀ موجودات زنده مشترک است. ولی فقط انسان از خصلت ناپایدار وجود خود آ گاه است. میداند که وجود او تا ابد بر دوام نیست و درست همانگونه که آغازی داشته، روزی نیز به پایان میرسد. زایش و مرگ، این دو سرحد وجود، فقط برای دیگران روی میدهد، نه برای کسی که آن را از سر میگذران و هم از این رو، هیچ تسلط و اختیاری در آن ندارد. میتوان مرگ را تسریع کرد یا به تأخیر انداخت، میتوان با خودکشی باعث آن شد یا با مراقبت درست، آن را به تعویق انداخت؛ ولی نمیتوان میان مردن و نمردن یکی را برگزید، خودم زادن همانگونه که میان زادن و نزادن. و درست همانگونه که در زمان زادن خودم نبودم عنی خواهان آن نبودم و متعلق به گذشتهای است که هرگز برای من حکم زمان حال را نداشته، و به همین دلیل آن را به یاد ندارم – بنابراین، مرگ نیز رویداد آیندهای است که هرگز بر سر من نخواهد آمد، چرا که دیگر نیستم تا شاهد آن باشم، اگرچه میدانم که از آن گریزی ندارم. در زادن، چیزی هست که همواره برای هر یک از ما درکناپذیر میمانَد (مثلاً هیچ تصوری از به دنیا نیامدن نداریم)، ولی معمای مرگ، معمای نابودی کامل وجود ما، بیش از زادن، عقل ما را نکار میکند. بنابراین، زایش و مرگ رویدادهایی نیست که مرزهای نهایی وجود ما را از بیرون تعیین کند، بلکه وجوه بنیادین وجود ماست. و همچنان که هر فرد به صِرف زادهشدن باید عهدهدار مسئولیتهایی شود، باید با چشمانداز مرگ آیندهی (a venir) خود نیز رودرو شود.
کتاب «مواجهه با مرگ» مقدمهای بر فلسفه در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقهمندان به فلسفه قرار گرفته است.
آدرس : خیابان انقلاب، خیابان فخررازی، بعد از تقاطع لبافینژاد، پلاک ۱۱ طبقه اول، واحد 1 | ایمیل: mirdashtipub1@gmail.com | تلفن: 2-66490660-021 شماره داخلی 104