نمایشنامهی «برگردانها» تألیف برایان فرایل است که یدالله آقاعباسی و مینا متصدی به زبان فارسی ترجمه کرده. در معرفی کتاب آمده است: «مردم ایرلند در سال ۲۰۰۹، هشتاد سالگی برایان فرایل را جشن گرفتند. تئاتر گیت نمایشنامههای او را بر صحنه برد، تئاتر ابی برای او جشن تولد گرفت و نشریهی بینالمللی تئاتر ایرلند شمارهی ویژهای به او اختصاص داد. (برگردانها) از مشهورترین نمایشنامههای اوست که نخستین گامهای استعمار انگلیس در ایرلند و تلاش استعمارگران برای نفوذ از طریق زبان را نشان میدهد. خود او معتقد بود که (برگردانها) را فقط دربارهی زبان نوشته است، اما مگرنه اینکه زبان همه چیز است؟
بیلبیگ دهکدهی کوچکی در قلب ایرلند قرن نوزدهم است که بسیاری از مردم آن جهان خارج را نمیشناسند. آنها به ایرلندی، لاتین و یونانی دل بستهاند، اما انگلیسیها برای تهیهی نقشهای از آن سرزمین به زبان خود، گروهی نقشهبرداربه آنجا فرستادهاند که در برابر مقاومت مردم چهرهی نظامی و سلاحهای خود را آشکار میکنند.»
گزیدهای از کتاب
«پردهی اول: آموزشگاه صحرایی در یک کاهدان یا انبار علوفه یا طویلهی بلااستفاده برگزار میگردد. در طول دیوار پشتی بقایای پنج یا شش آخور – دیرکهای چوبی و زنجیرها – به چشم میخورد که روزگاری گاوها را در آنجا میدوشیدند و جا میدادند. در دو لنگهی گاریرویی در سمت چپ و پنجرهای در سمت راست قرار دارد. راهپلهی چوبی نردهای از ته اتاق به اقامتگاه معلم و پسرش در طبقهی دوم کشیده شده است. گرداگرد اتاق پر از ابزارهای شکسته و بلااستفاده است. چرخ گاری، سبدهای صید خرچنگ، ابزار کشاورزی، علوفه کوب، ظرف کرهگیر و چیزهای دیگر. همچنین چهارپایهها و نیمکتهایی برای استفادهی شاگردان و یک میز و صندلی برای معلم گذاشتهاند. پای در، سطل آب کهنهی کثیفی قرار دارد. اتاق به هم ریخته، گرد و خاک گرفته و بیروح است. هیچ اثری از سرپنجهی ظریق زن در آن دیده نمیشود.
نمایش در حالی آغاز میشود که…»
کتاب «داستان زندگی من» در انتشارات کتابسرای میردشتی به چاپ رسیده است و در اختیار علاقهمندان به نمایشنامه قرار گرفته.